ترجمه مقاله در برليننر روند شآو- رئيس جمهور پوشالي در ايران

امتیاز کاربران
ضعیفعالی 

 رئيس جمهور پوشالي در  ايران

زير نويس عكس: چشم انداز تهران

از محمد مشيري

رئيس جمهور جديد در ايران يك ملا هست. اما اين معناي زيادي ندارد. چرا كه خامنه‌يي، رهبر مذهبي تنها كسي است كه حرفش دررو دارد.  بر اساس پاراگراف  110 قانون اساسي  ملاها،  تمامي قدرت در دست رهبر مذهبي قرار دارد.  او بالاتر از قوه قضايه ،  اجراييه و مقننه است.  همچنين  او رئيس راديو تلويزيون  دولتي در ايران را تعيين مي كند.  او شوراي نگهبان را  انتخاب مي كند و  اين شورا همه كانديدها ي انتخابات  پارلمان  و رياست جمهوري را تعيين مي كند. هر كس مطابق ميل خامنه يي نباشد  توسط  شوراي نگهبان رد مي شود.  حتي رفسنجاني  دومين مرد قدرتمند بعد از خميني، بنيانگزار كشور ملاها  نيز توسط اين شورا  رد شد.

 

برنامه اتمي  تنها در دستان  خامنه يي قرار دارد. او تنها كسي است كه حرفش در رو دارد.  نيروي نظامي  كشور  زير نظر اوست  و خودش فرمانده  همه قواست.

 پاسداران ( سپاه انقلاب) وظيفه دارد كه  از منافع او دفاع كند.

رهبر مذهبي  زير نظر ( كنترل)  هيچكس نيست.  او ” نماينده خداست بر روي كره زمين” است و  از رفتار او نمي شود انتقاد كرد. خودش هم وظيفه يي ندارد به كسي  حساب پس دهد.  به واقع يك رئيس جمهور در اين سيستم  خنده‌دار است.

اما براي چه اين انتخابات يك باخت براي خامنه يي محسوب مي شود؟  آدم بايد  از دعواهاي دروني اين رژيم مطلع باشد تا بداند كه چرا.

در مقوله  امنيت و تماميت  رژيم  همه جناحها ي رژيم متحد  هستند.  حتي جنبش باصطلاح سبز در سال 2009  در اين مقولات  با تمامي جناحهاي ديگر رژيم متحد بود.  فقط وقتي  منافع گروهي  و شخصي  مطرح هست آنها دشمن هم محسوب مي شوند.  قدرت، ثروت و پول به همراه مي آورد.  هر كس رئيس جمهور ايران بشود  امكانات زيادي دارد كه نفراتش را  در پستهاي اصلي  اداري  بگذارد  . در اينجا خامنه يي و  شوراي نگبهان  حرف زيادي براي زدن ندارند.

 در سال 2004  خامنه يي  كانديداي محبوب خودش يعني احمدي نژاد  را در مقابل  رفسنجاني  برنده كرد. آنگاه همه پستها توسط آدمهاي احمدي نژاد اشغال شد و  اقتصاد كامل در دستان سپاه پاسداران قرار گرفت.  پاسداران قدرت زيادي گرفتند.  آدمهاي جناحهاي ديگر يا بازنشسته شدند  يا   به زندان رفتند.  بعضي ها  به خارج فرار كردند .

در ماههاي اخر احمدي نژاد كه جزو جناح خامنه‌يي محسوب مي شد  يهو  عليه او شد

 احمدي نژاد تا انجام انتخابات در ماه  ژوئن  تحمل شد.  خامنه‌يي مي‌خواست كه كانديداي محبوب خودش يعني جليلي را رئيس‌جمهور شود ولي حتي نتوانست جناح خود را جمع جور و متحد كند.  جناح او چهار كانديداي اصلي معرفي كرد.  و همين كه او مجبور شد اينكار را  بپذيرد  نمايانگر شدت ضعف او  بود.

خامنه‌يي نمي‌توانست تقلب 2009 را به همان  شكل تكرار كند.  وزارت كشور دست احمدي‌نژاد بود. او مجبور به پذيرش روحاني شد چرا كه او بيشتر سمت  رفسنجاني  قرار دارد.  خامنه‌يي مي‌خواست مانع از اين شود كه اتفاقات سال 2009 مجدد تكرار شود.

با روحاني بعنوان رئيس جمهور خامنه يي ضعيفتر  از  قبل از انتخابات شد.  اما رو به خارج  چيز زيادي تغيير نخواهد كرد.  روحاني خودش نفر سيستم است.  او خودش هميشه براي امنيت  كشور مسئوليت داشته است.  او موافق اسد و عليه موجوديت اسرائيل است.  او سعي خواهد كرد كه با نمايشهاي قشنگ برنامه اتمي  را پيش ببرد.

اما دعواهاي داخلي  بزرگتر خواهند شد. روحاني سعي خواهد كرد كه نفرات بيشتري  را به پست و مقام برساند.

جنگ گرگها تازه شروع شده است.  صبر كنيم چرا كه  بزودي خواهيم ديد كه اين رژيم  در درون خودش مشغول جنگ خواهد شد. بزودي

template Joomla